چند روزه دارم سعی میکنم بفهمم میتونم تو جای سرد زندگی کنم یا نه. جایی که تو نوامبر در گرمترین روزش 10 درجه سانتیگراده اصلا میشه دووم آورد یا نه. سرعت باد هم مزید بر علت


احتملا فریز میشم! یکی که تو واترلو زندگی میکرد تعریف می‌کرد که وقتی میوه میخره و تو ماشینش میذاره تا برسه خونه همه میوه ها یخ زده بودن! یا اگه یرب تو هوای مونترال بمونی احتمالاً زنده نمیمونی... اکثر آپارتمان‌های مونترال قدیمی ساخته و باید زبون موش‌ها رو هم یاد بگیری!


یه سبک سنگین کنی به این نتیجه میرسی که آرامشی که برات داره میارزه به این شرایط نسبتاً دشوار...


من نمیدونم این دوستام که قاعدتا باید ادعای آی تی داشته باشند چرا چسبیدن به سرویسهای بلاگفا و میهنبلاگ

5 comments:

Anonymous said...

salam
mihanblog kheili bad nist. albat man eddeaaye IT nadaram amma oona ke daran bayad javab bedan!!

aadat mikoni. fekresh ro nakon! :D

haani said...

in comment ghablie male man bood bloget esmam ro naporsid!!
:))

مطهره said...

سکانس اخر قصه مرگ احساس است
نور ...رفت
صدا ...رفت
دوربین...رفت
حرکت
وتوهم رفتی...
وباز من ماندم و پریشانی افسوس روزهای گذشته
the end
تیتراژ پایانی!

محمد said...

سلام
شاید، بستگی داره.ر

یک مالیخولیایی said...

فک کنم آدم فریز بشه بهتره تا این که بپزه.زبون موش ها هم که کاری نداره.کلا هر جهنمی که باشه از این جا که بهتره!....اونایی که چسبیدن به بلاگفا(ک)و میهن خودشون ضرر می کنن.تو چرا حرص می خوری